ایرنا:مرگ ندااقا سلطان در راه بیمارستان |
|
|
به گزارش ایرنا به نقل از روزنامه وطن امروز، ندا آقا سلطان و
قتل وی در جریان حوادث پس از انتخابات، سوژهای برای حامیان داخلی موسوی و
رسانههای خارجی حامی وی شد تا وی را به عنواننماد مظلوم نمایی خود قرار داده و
با انتشار غیر قابل برآورد آن در تمام رسانههای دنیا، اقدام به پیگیری اهداف خود
کردند.
این روزها زوایای مختلفی از دروغپردازیهای سران جریان موسوم به سبز،
از حوادث پس از انتخابات تاکنون آشکار شده و همین موضوع نه تنها موجب بیاعتباری
آنها که باعث خشم ملت نسبت به آنها و درخواست برخورد شدید دستگاه قضا با این هتاکان
و دروغگویان شده است.
این روزها که عامل اصلی حوادث انتخابات یعنی موسوی، خود به
دروغ بودن محرک اصلی آشوبها ـ یعنی ادعای تقلب ـ معترف شده و پروژههای مضحکی چون
سعیدهپورآقایی، ترانه موسوی، عاطفه امام و در راس آنها پروژه خندهدار «72 تن»
تشت رسوایی این جماعت شده؛ افشای پشت پرده قتل نداآقا سلطان میتواند اوج نفاق و
شیطان صفتی هدایتکنندگان آشوبهای پس از انتخابات در تهران را هویدا کند.
طی
چند هفته اخیر فیلمی جدید و ارزیابی شده از صحنه معروف قتل ندا آقا سلطان در فضای
سایبر منتشر شده که بررسی آن نشان میدهد، قتل ندا آقا سلطان، بسیار مشکوک و یک
پروژه طراحی شده از سوی عوامل سرویسهای امنیتی انگلیس و آمریکا بوده
است.
تناقضات این فیلم و نیز اظهارات آرش حجازی به عنوان فرد حاضر در صحنه و
متهم اصلی قتل ندا آقاسلطان از یک سناریوی از قبل طراحی شده برای این موضوع خبر
میدهد.
براساس تحلیل و بررسیهای تهیهکنندگان این فیلم مستند، آقا سلطان در
این صحنه کشته نشده و در جای دیگری به قتل رسیده است.
انتشار این فیلم جدید از
قتل ندا آقاسلطان که بر فرضیه قوی صحنهسازی بودن این ماجرا صحه میگذارد، ابعاد
فاجعهباری از تلاش سرویسهای اطلاعاتی غرب و همراهان داخلی آنها در حوادث اخیر را
آشکار میکند.
در این مستند، گفته میشود که ندا آقاسلطان با همکاری عوامل
بیگانه در لحظه فیلمبرداری از صحنه ساختگی قتل خود، با دستگاه یا کیسهای مخصوص،
خون را روی صورت خود جاری میکند. همچنین تناقضهای آشکار عکس معروف ندا آقا سلطان
با فیلم پخش شده از وی نشان از زوایای پنهان این توطئه دارد.
بر اساس بررسیهای
صورت گرفته روی این فیلم، ندا آقا سلطان در این سناریو، خود همکاری میکرده و پس از
اینکه همراه با آرش حجازی وارد خودرو برای انتقال به بیمارستان شده، توسط یکی از
همراهان کشته میشود.
گفتنی است، از همان روزی که فیلم با کیفیت بالای قتل ندا
آقاسلطان برای اولین بار از CNN پخش و پیگیری آن به بیبیسی فارسی سپرده شد، با
توجه به شواهد موجود، از جمله کیفیت فیلمبرداری، فاصله فیلمبرداری از محل درگیری،
خلوت بودن خیابان، اسلحه به کار برده شده، زاویه اصابت گلوله و اصابت گلوله از
فاصله نزدیک(بر اساس گزارش پزشکی قانونی)، فرار آرش حجازی به انگلیس در روز بعد از
قتل، ارتباطات حجازی در انگلیس و شواهد دیگر، این فرضیه مطرح شد که آقاسلطان با
طراحی سرویسهای جاسوسی انگلیس و آمریکا و عاملیت بخشی از هواداران موسوی به قتل
رسیده است.
طرح این فرضیه توسط رسانههای انقلابی و شواهد ارائه شده برای آن در
روزهای پس از پخش فیلم در CNN و بی بی سی فارسی، خشم رسانههای بیگانه و همراهان
داخلی آنها را برانگیخت به طوری که پس از آن به ورطه تناقضگویی و فحاشی
افتادند.
جزئیات این قتل شیطانی در ابتدای صحنه فیلم معروف ندا آقا سلطان، آرش
حجازی به همراه مربی موسیقی ندا آقاسلطان، وی را روی زمین نشانده و دراز میکنند.
نخستین موضوعی که بسیار جلب توجه میکند، حجم خون فراوانی است که روی زمین و زیرپای
ندا آقا سلطان ریخته شده است و این در حالی است که این حجم انبوه خون تناسبی با خون
ریخته شده بر گلوی ندا آقا سلطان و دستان این 2 نفر که به ادعای خود میخواستند
مانع خونریزی شوند، ندارد.
مورد قابل توجه دیگر رفتار عادی اطرافیان است. در
همان ابتدای فیلم به خوبی مشخص است که عابران اندک خیابان در حال رفت و آمد عادی
خود هستند. ولی این آرش حجازی و مربی موسیقی ندا هستند که هیجان زده شدهاند. اگر
شلیکی صورت گرفته بود، چرا عابران رفت و آمد عادی خود را داشتند. در این فیلم به
وضوح مشخص است که آرش حجازی در لحظهای که ندا را روی زمین دراز میکند به دوربین
نگاه میکند و در واقع کاملا مشهود است که وی به دنبال آن است که ببیند آیا دوربین
صحنه را تعقیب میکند و در واقع کلیت صحنه را در نظر میگیرد.
پس از دراز کردن
ندا روی زمین، برای جلب توجه مردم، آرش حجازی فریاد میزند[ندا] تیر خورده! قطعاً
این موضوع هم برای جلب توجه مردم اطراف که در حال رفت و آمد عادی خود هستند، است و
هم اینکه در حال گفتن دیالوگ مربوط به این فیلم هستند. دوربین بلافاصله پس از
تصویربرداری از پایین بدن ندا ـ برای به تصویر کشیدن خونی که روی زمین ریخته شده ـ
به بالای بدن وی میرود. در این لحظه به نظر میرسد که ندا به دوربین نگاه میکند و
بلافاصله نگاه خود را از دوربین برمیگرداند.
در این هنگام مربی ندا فریاد
میزند که «ندا بمون، ندا نرو، ندا مقاومت کن»، این دیالوگ قطعا غلظت احساسی این
فیلم را افزایش میدهد. آرش حجازی نیز به همراه مربی ندا، دست بر گلوی وی
گذاشتهاند و به اصطلاح میخواهند مانع خونریزی شوند.
در ادامه فیلم، خون از
دهان و بینی ندا خارج میشود و فردی که بالای سر ندا ایستاده داد میزند که «مُرد
آقا، مُرد». در ادامه همین شخص دوباره فریاد میزند «مُرد» و اقدام به فریاد زدن و
داد کشیدن میکند! این فرد همچنین با به زبان راندن برخی الفاظ رکیک ـ مخاطب وی
مسؤولانند ـ سعی بر آن دارد که واکنش خود به دیدن این صحنه دلخراش را با این الفاظ
رکیک انجام دهد تا به نوعی حس قضاوت این صحنه را در بینندگان به وجود آورد.
آرش
حجازی پس از خروج از کشور در گفتوگو با بیبیسی فارسی در توضیح این اتفاق
میگوید: «سر و صدا را در خیابان شنیدم و تصمیم گرفتم بیرون بیایم و ببینم که چه
خبره. خیابان خسروی را تا انتها رفتم و رسیدم به خیابان کارگر تا اینکه رسیدم به
جایی که مردم جمع شده بودند و 50متر پایینتر پلیس ضدشورش با موتورهاشون ایستاده
بودند و مردم را عقب میراندند. در یک لحظه گاز اشکآور بین مردم پرتاب شد و مردم
وحشت کردند. در همان زمان پلیس به سمت مردم حرکت کرد با موتور و مردم در خیابان
خسروی دویدند. ندا هم در میان اون مردم بود (چطوری ندا را میشناخت؟!) و میدیدمش و
مرتب در تمام این مدت ما ایشون رو میدیدیم. ما همینطور دور شدیم تا به تقاطع
خیابان خسروی و خیابان صالحی رسیدیم، جایی که مردم پراکنده شدن دیگه و چند نفری
ایستاده بودند که ببینن چیکار باید بکنن که در اون لحظه ما صدای تیری رو شنیدیم. من
از دوستی که کنارم ایستاده بود پرسیدم که این چی بود؟ گلوله بود؟ و اون گفت که نه.
میگن که گلولههای پلاستیکی دارن. منتها در همان لحظه من برگشتم و دیدم خون از
سینه خانم ندا که در یک متری من ایستاده بود داره فواره میزنه! من به طرف ایشون
رفتم و به کمک فردی که فکر میکردم پدرشونه و بعدا شنیدم که معلم موسیقی شونه، روی
زمین خواباندیم و سعی کردم که با فشار دستم جریان خون رو متوقف کنم ولی گلوله به
آئورت ایشون خورده بود و ریه ایشون رو پاره کرده بود. گلوله از جلو وارد شده بود به
سینه ایشون. متأسفانه نتوانستم کاری برای ایشون بکنم. متأسفانه هر چه فشار به سینه
ایشون آوردم وقتی که آئورت ایشون پاره شده بود، خون در مدت 30ثانیه، 40 ثانیه از
بدن خالی شد». حجازی این گمانه که ممکن است شلیک از سوی نیروی انتظامی نباشد را رد
کرد و گفت: مردم نه سلاح سرد حمل میکردند و نه سلاح گرم. تنها سلاحشون صداشون بود
که اون هم چند روز قبل از این اتفاق، مردم در سکوت راهپیمایی میکردند و هیچکس
جلوی ایشون نبود. مردم کنار ایشون راهپیمایی میکردند. موقعی که صدای گلوله شنیده
میشد و گلوله از جلو اومد. کوچه خالی بود موقعی که گلوله اومد.
نکات عجیب در
صحبتهای آرش حجازی
1- آرش حجازی در توضیح خود از حوادث قبل از
صحنه به اصطلاح تیر خوردن ندا، چندبار ندا آقاسلطان را دیده است: «ندا هم در میان
اون مردم بود. و میدیدیمش و مرتب در تمام این مدت ما ایشون رو میدیدیم».
آرش
حجازی سابقه آشنایی با ندا آقاسلطان نداشته و مدعی شده در صحنه قتل وی را دیده
است، با این حال وی چگونه توانسته در میان جمعیت حاضر در خیابان خسروی و کارگر ندا
را از دیگران تشخیص دهد؟! به عبارت دیگر آرش حجازی در خیابانهای خسروی و کارگر آیا
به دنبال شخص خاصی میان جمعیت بوده که پس از مشاهده به اصطلاح تیر خوردن ندا در
خیابان، وی را به یاد میآورد؟ قطعا هر فردی که قصد خاصی نداشته باشد، وقتی اجتماعی
را میبیند، روی فرد خاصی تمرکز نمیکند. ولی چگونه حجازی ندا را قبل از آنکه حادثه
رخ دهد در خیابانهای اطراف به یاد میآورد؟ مگر آنکه پروژهای از قبل طراحی شده
باشد که اجزای آن به خوبی همدیگر را بشناسند و در حال هماهنگی برای انجام آن
باشند.
2- حجازی مدعی میشود، تیر به «آئورت» ندا آقاسلطان
برخورد کرد. در حالی که اگر تیر به «آئورت» وی اصابت میکرد، حادثه دیده اصطلاحا
دچار «confause» (گیجشدگی) میشد. ولی در تصویر مشاهده میشود که ندا آقاسلطان
عملا یکی از دستهایش را تکان میدهد و بهنظر میرسد در چند نوبت به دوربینی که با
کیفیت بالا تصویر میگرفت، نگاه میکند.
از سوی دیگر اگر آنگونه که حجازی مدعی
شده تیر به آئورت ندا اصابت و خون فوران کرده، چرا روی لباسهای وی آثار خون دیده
نمیشود و فقط این جلوی پای نداست که حجم فراوانی خون دیده میشود! از سوی دیگر اگر
گلوله به آئورت ندا برخورد کرده، قطعا خون فوران میکند، ولی چرا میزان خونی که
دستهای حجازی و مربی موسیقی به آن آغشته است هیچگونه تناسبی با آن حجم خون فوران
شده ندارد؟
3- این ادعا با یافتههای پزشکی مطابقت ندارد که
«آئورت» پاره شود و 15 ثانیه بعد مصدوم آنچنان هوشیار باشد و به صدای اطرافیان عمل
کند. همچنین این موضوع غیرقابل پذیرش است که همزمان با این رفتار بیماری که گلوله
به آئورت وی اصابت کرده، خون از بینی مصدوم خارج شود.
خروج این میزان خون از
بینی، مستلزم آن است که خون وارد ریه و مجاری تنفسی شود و آن را اشباع کند و از راه
دهان و بینی خارج شود. در چنین وضعی مصدوم نمیتواند بلافاصله قبل از خروج این حجم
خون، هوشیار باشد!
اما اصل ماجرا!
شبکه خبری بیبیسی که
عهدهدار پروژه رسانهای (قتل رسانهای) ماجرای قتل ندا آقاسلطان بوده در اینباره
چندین بار اقدام به پخش صحنههایی از حضور ندا آقاسلطان در تجمعات میکند! جالبتر
آنکه در یکی از این تصاویر، ندا آقاسلطان در وسط کادر و اصطلاحا در نقطه «طلایی»
دوربین قرار میگیرد.
در همین تصویر ندا به عقب برگشته، دوربین را نگاه میکند!
و سپس به همراه مربی موسیقی خود به سمت راست حرکت میکند! جالب آنکه دوربین نیز در
حالی که جمعیت حاضر در کادر، فراوانند، اقدام به تعقیب ندا آقاسلطان میکند! چرا؟
در میان این همه سوژه چرا دوربین بر ندا آقاسلطان و مربی وی زوم کرده و آنها را
تعقیب میکند؟! بدون شک به علت ازدحام جمعیت، مکان برای انجام سناریو مناسب نبوده
است.
اما در تصویر معروف، فضایی که صحنه قتل ندا در آن اتفاق افتاده، هیچگونه
درگیری یا ازدحام جمعیتی را نشان نمیدهد. به عبارت دیگر اتفاق خاص و عجیبی در آن
اطراف رخ نداده است. بنابراین این موضوع نشاندهنده آن است که آشوبها به مکان
فیلمبرداری شده سرایت نکرده است! اما آنها مدعی هستند که ندا آقا سلطان در این مکان
مورد اصابت گلوله قرار میگیرد! جالب آنکه پس از آنکه آرش حجازی و مربی موسیقی ندا،
وی را روی زمین میخوابانند، اطراف تصویر حرکت عادی مردم را حکایت میکند! آیا اگر
در آن اطراف صدای شلیک گلوله میآمد، حرکت مردم اینگونه عادی بود؟! با نگاهی به
فیلم سوال دیگری که پیش میآید ایناست که چرا ندا پس از اصابت گلوله فرضی، نقش بر
زمین نشده و توسط حجازی و استاد خود روی زمین خوابانده میشود.
در حالی که اگر
در آن صحنه گلولهای به آئورت او خورده بود قطعا باید خودش نقش بر زمین میشد.
و
نقش ندا در فیلم منتشر شده از فیلمی که ادعا میشود صحنه به قتل رسیدن ندا را نشان
میدهد، در هنگامی که ندا آقاسلطان روی زمین مینشیند، دست چپ وی خالی است؛ موقعی
که آرش حجازی و مربی موسیقی، ندا را روی زمین میخوابانند نیز دست چپ وی خالی است و
حتی هنگامی که دوربین که کیفیت بسیار بالایی دارد، قصد پایان فیلمبرداری از پایین
تنه ندا و اقدام به فیلم گرفتن از صورت وی را دارد، در دست چپ ندا هیچگونه شیئی
دیده نمیشود. اما بلافاصله پس از آنکه دوربین از پشت سر مربی موسیقی عبور کرده و
اقدام به فیلمبرداری از صورت ندا میکند، در کمال حیرت در دست چپ ندا شیئی که شباهت
زیادی به کیسه خون دارد یا دستگاهی شبیه به آن، دیده میشود!! اما ماجرا به همین جا
ختم نمیشود.
ندا آقاسلطان که از وی به عنوان نماد به اصطلاح جنبش سبز یاد
میشود، همزمان دست چپ خود را نزدیک صورتش آورده و چند بار با انگشت شست خود شیئی
در دست خود را فشار میدهد.
در همین هنگام خون روی دهان و بینی ندا سرازیر
میشود و در ادامه صحنه پایین رفتن دست چپ ندا به وضوح مشاهده میشود!!
در کلیپی
که سایت mobarezclip.com از این تصاویر منتشر کرده، حرکت دست ندا به وضوح به نمایش
گذاشته شده و توضیحات قابل تاملی روی این تصاویر داده شده است که از طراحی یک
سناریوی کثیف در این باره خبر میدهد.
نکته جالب و در عین حال قابل تامل دیگر
اینکه در صحنهای از فیلم، مشاهده میشود فردی اقدام به عکس گرفتن از ندا میکند.
همان عکسی که این روزها معروفترین عکس وی است. اما بررسی صورت ندا در هنگام گرفتن
این عکس و خود عکس منتشر شده، نشان میدهد طراحان سناریوی قتل ندا، اقدام به
دستکاری این عکس کرده و بخشهایی از خون ریخته شده بر صورت وی را پاک
کردهاند.
قطعا وقتی دختری جوان، زیبا و دانشجو برای این سناریو انتخاب میشود،
میبایست هنگام قتل ساختگی وی، جلوههای بصری صورتش نمایان باشد! این مستند نشان
میدهد ندا آقاسلطان در فیلم قتل، به ایفای نقش پرداخته، اما براستی وی چگونه کشته
شد؟آنگونه که پزشکی قانونی گزارش داده، ندا آقاسلطان با شلیک اسلحه و از پشت و از
فاصلهای بسیار نزدیک مورد اصابت قرار گرفته است.
پزشکی قانونی همچنین گزارش داد
که ندا آقاسلطان با اسلحهای با کالیبر و مدل کوچک به قتل رسیده است. این گزارش
پزشکی قانونی نشان میدهد، ندا آقاسلطان در صحنهای که فیلم آن هفتهها علیه جمهوری
اسلامی ایران پخش میشد، کشته نشده است. اما ندا همان روز کشته شد، پس ماجرا چیست؟
کارشناسان قطعیترین فرضیه برای قتل ندا را اینگونه میدانند که وی در حین انتقال
به بیمارستان کشته شده است. به احتمال قریب به یقین، ندا آقاسلطان در مسیر
بیمارستان توسط همان سناریستهای ماجرا به قتل رسیده است.
دیگر ابهامات چرا آرش
حجاری 24 ساعت پس از فیلمبرداری از صحنه مشکوک قتل ندا آقاسلطان، ایران را ترک
میکند؟ این در حالی است که وی 48 ساعت قبل از ماجرا به ایران آمده بود. حجازی که
در انگلیس تحصیل میکند، 2 روز پس از حضور در ایران، وارد اتفاقی بسیار مشکوک علیه
جمهوری اسلامی ایران میشود؛ یک روز بعد نیز وی از ایران خارج میشود و برای اولین
بار به عنوان شاهد ماجرا درگفتوگو با بیبیسی فارسی ـ اصلیترین رسانه حامی موسوی
و مخالفان جمهوری اسلامی ـ اقدام به تشریح ماجرا میکند!اما نکته بسیار مشکوک دیگر
را از زبان داریوش سجادی از عناصر نزدیک به اپوزیسیون خارج از کشور در گفتوگو با
سایت ضدانقلاب «گویانیوز» بشنوید.
سجادی در بخشی از این گفتوگو، قتل آقاسلطان
را سناریویی از پیش تعیین شده میداند و میگوید: «یک نکته دیگر هم هست که از آرش
حجازی شاهد قتل ندا آقاسلطان میپرسم. یا ایشان یا هر کس دیگری که میخواهد جواب
بدهد. ایشان 48 ساعت بعد از حادثه با ویزای آماده در جیب(!) سر از بیبیسی
درآوردند و گفتند ما قاتل ندا را گرفتیم. کارتش را درآوردیم، او بسیجی بود و ...
بنده سوالم این است آقای آرش و همه کسانی که خبر را شنیدید، شما میگویید جنبش سبز
یک جنبش نایس ملاطفتطلب است بعد هم توانستید یک بسیجی آدمکش را که یک نفر را در
مقابل چشم همه کشته خلعسلاح کنید و کارت شناساییاش را هم درآوردهاید، ایشان هم
تمام مدت مثل ماست ایستاده و شما را نگاه کرده؟! از کی تا حالا جنبش سبز اینقدر
دلاور شده که یک قاتل مسلح را خلعسلاح کند، بعد هم ولش کند؟! آیا روی پیشانی بنده
و امثال بنده نوشته شده: ابله!»
قتل رسانهای پروژه قتل آقاسلطان نمونه ای
مثالزدنیاست که سرویس های اطلاعاتی با همراهی رسانههای هماهنگ با خود، یک
پروژهقتل را کلید میزنند در حالی که برای فیلمبرداری، رسانه ایکردن و انتساب آن
به دیگران از قبل برنامه ریزی کرده اند؛ در واقع ما در ماجراهایی شبیه مرگ ندا
آقاسلطان شاهد یک «قتل رسانهای» هستیم.
http://parcham.ir/vdcj.yeifuqeoisfzu.html
قتل وی در جریان حوادث پس از انتخابات، سوژهای برای حامیان داخلی موسوی و
رسانههای خارجی حامی وی شد تا وی را به عنواننماد مظلوم نمایی خود قرار داده و
با انتشار غیر قابل برآورد آن در تمام رسانههای دنیا، اقدام به پیگیری اهداف خود
کردند.
این روزها زوایای مختلفی از دروغپردازیهای سران جریان موسوم به سبز،
از حوادث پس از انتخابات تاکنون آشکار شده و همین موضوع نه تنها موجب بیاعتباری
آنها که باعث خشم ملت نسبت به آنها و درخواست برخورد شدید دستگاه قضا با این هتاکان
و دروغگویان شده است.
این روزها که عامل اصلی حوادث انتخابات یعنی موسوی، خود به
دروغ بودن محرک اصلی آشوبها ـ یعنی ادعای تقلب ـ معترف شده و پروژههای مضحکی چون
سعیدهپورآقایی، ترانه موسوی، عاطفه امام و در راس آنها پروژه خندهدار «72 تن»
تشت رسوایی این جماعت شده؛ افشای پشت پرده قتل نداآقا سلطان میتواند اوج نفاق و
شیطان صفتی هدایتکنندگان آشوبهای پس از انتخابات در تهران را هویدا کند.
طی
چند هفته اخیر فیلمی جدید و ارزیابی شده از صحنه معروف قتل ندا آقا سلطان در فضای
سایبر منتشر شده که بررسی آن نشان میدهد، قتل ندا آقا سلطان، بسیار مشکوک و یک
پروژه طراحی شده از سوی عوامل سرویسهای امنیتی انگلیس و آمریکا بوده
است.
تناقضات این فیلم و نیز اظهارات آرش حجازی به عنوان فرد حاضر در صحنه و
متهم اصلی قتل ندا آقاسلطان از یک سناریوی از قبل طراحی شده برای این موضوع خبر
میدهد.
براساس تحلیل و بررسیهای تهیهکنندگان این فیلم مستند، آقا سلطان در
این صحنه کشته نشده و در جای دیگری به قتل رسیده است.
انتشار این فیلم جدید از
قتل ندا آقاسلطان که بر فرضیه قوی صحنهسازی بودن این ماجرا صحه میگذارد، ابعاد
فاجعهباری از تلاش سرویسهای اطلاعاتی غرب و همراهان داخلی آنها در حوادث اخیر را
آشکار میکند.
در این مستند، گفته میشود که ندا آقاسلطان با همکاری عوامل
بیگانه در لحظه فیلمبرداری از صحنه ساختگی قتل خود، با دستگاه یا کیسهای مخصوص،
خون را روی صورت خود جاری میکند. همچنین تناقضهای آشکار عکس معروف ندا آقا سلطان
با فیلم پخش شده از وی نشان از زوایای پنهان این توطئه دارد.
بر اساس بررسیهای
صورت گرفته روی این فیلم، ندا آقا سلطان در این سناریو، خود همکاری میکرده و پس از
اینکه همراه با آرش حجازی وارد خودرو برای انتقال به بیمارستان شده، توسط یکی از
همراهان کشته میشود.
گفتنی است، از همان روزی که فیلم با کیفیت بالای قتل ندا
آقاسلطان برای اولین بار از CNN پخش و پیگیری آن به بیبیسی فارسی سپرده شد، با
توجه به شواهد موجود، از جمله کیفیت فیلمبرداری، فاصله فیلمبرداری از محل درگیری،
خلوت بودن خیابان، اسلحه به کار برده شده، زاویه اصابت گلوله و اصابت گلوله از
فاصله نزدیک(بر اساس گزارش پزشکی قانونی)، فرار آرش حجازی به انگلیس در روز بعد از
قتل، ارتباطات حجازی در انگلیس و شواهد دیگر، این فرضیه مطرح شد که آقاسلطان با
طراحی سرویسهای جاسوسی انگلیس و آمریکا و عاملیت بخشی از هواداران موسوی به قتل
رسیده است.
طرح این فرضیه توسط رسانههای انقلابی و شواهد ارائه شده برای آن در
روزهای پس از پخش فیلم در CNN و بی بی سی فارسی، خشم رسانههای بیگانه و همراهان
داخلی آنها را برانگیخت به طوری که پس از آن به ورطه تناقضگویی و فحاشی
افتادند.
جزئیات این قتل شیطانی در ابتدای صحنه فیلم معروف ندا آقا سلطان، آرش
حجازی به همراه مربی موسیقی ندا آقاسلطان، وی را روی زمین نشانده و دراز میکنند.
نخستین موضوعی که بسیار جلب توجه میکند، حجم خون فراوانی است که روی زمین و زیرپای
ندا آقا سلطان ریخته شده است و این در حالی است که این حجم انبوه خون تناسبی با خون
ریخته شده بر گلوی ندا آقا سلطان و دستان این 2 نفر که به ادعای خود میخواستند
مانع خونریزی شوند، ندارد.
مورد قابل توجه دیگر رفتار عادی اطرافیان است. در
همان ابتدای فیلم به خوبی مشخص است که عابران اندک خیابان در حال رفت و آمد عادی
خود هستند. ولی این آرش حجازی و مربی موسیقی ندا هستند که هیجان زده شدهاند. اگر
شلیکی صورت گرفته بود، چرا عابران رفت و آمد عادی خود را داشتند. در این فیلم به
وضوح مشخص است که آرش حجازی در لحظهای که ندا را روی زمین دراز میکند به دوربین
نگاه میکند و در واقع کاملا مشهود است که وی به دنبال آن است که ببیند آیا دوربین
صحنه را تعقیب میکند و در واقع کلیت صحنه را در نظر میگیرد.
پس از دراز کردن
ندا روی زمین، برای جلب توجه مردم، آرش حجازی فریاد میزند[ندا] تیر خورده! قطعاً
این موضوع هم برای جلب توجه مردم اطراف که در حال رفت و آمد عادی خود هستند، است و
هم اینکه در حال گفتن دیالوگ مربوط به این فیلم هستند. دوربین بلافاصله پس از
تصویربرداری از پایین بدن ندا ـ برای به تصویر کشیدن خونی که روی زمین ریخته شده ـ
به بالای بدن وی میرود. در این لحظه به نظر میرسد که ندا به دوربین نگاه میکند و
بلافاصله نگاه خود را از دوربین برمیگرداند.
در این هنگام مربی ندا فریاد
میزند که «ندا بمون، ندا نرو، ندا مقاومت کن»، این دیالوگ قطعا غلظت احساسی این
فیلم را افزایش میدهد. آرش حجازی نیز به همراه مربی ندا، دست بر گلوی وی
گذاشتهاند و به اصطلاح میخواهند مانع خونریزی شوند.
در ادامه فیلم، خون از
دهان و بینی ندا خارج میشود و فردی که بالای سر ندا ایستاده داد میزند که «مُرد
آقا، مُرد». در ادامه همین شخص دوباره فریاد میزند «مُرد» و اقدام به فریاد زدن و
داد کشیدن میکند! این فرد همچنین با به زبان راندن برخی الفاظ رکیک ـ مخاطب وی
مسؤولانند ـ سعی بر آن دارد که واکنش خود به دیدن این صحنه دلخراش را با این الفاظ
رکیک انجام دهد تا به نوعی حس قضاوت این صحنه را در بینندگان به وجود آورد.
آرش
حجازی پس از خروج از کشور در گفتوگو با بیبیسی فارسی در توضیح این اتفاق
میگوید: «سر و صدا را در خیابان شنیدم و تصمیم گرفتم بیرون بیایم و ببینم که چه
خبره. خیابان خسروی را تا انتها رفتم و رسیدم به خیابان کارگر تا اینکه رسیدم به
جایی که مردم جمع شده بودند و 50متر پایینتر پلیس ضدشورش با موتورهاشون ایستاده
بودند و مردم را عقب میراندند. در یک لحظه گاز اشکآور بین مردم پرتاب شد و مردم
وحشت کردند. در همان زمان پلیس به سمت مردم حرکت کرد با موتور و مردم در خیابان
خسروی دویدند. ندا هم در میان اون مردم بود (چطوری ندا را میشناخت؟!) و میدیدمش و
مرتب در تمام این مدت ما ایشون رو میدیدیم. ما همینطور دور شدیم تا به تقاطع
خیابان خسروی و خیابان صالحی رسیدیم، جایی که مردم پراکنده شدن دیگه و چند نفری
ایستاده بودند که ببینن چیکار باید بکنن که در اون لحظه ما صدای تیری رو شنیدیم. من
از دوستی که کنارم ایستاده بود پرسیدم که این چی بود؟ گلوله بود؟ و اون گفت که نه.
میگن که گلولههای پلاستیکی دارن. منتها در همان لحظه من برگشتم و دیدم خون از
سینه خانم ندا که در یک متری من ایستاده بود داره فواره میزنه! من به طرف ایشون
رفتم و به کمک فردی که فکر میکردم پدرشونه و بعدا شنیدم که معلم موسیقی شونه، روی
زمین خواباندیم و سعی کردم که با فشار دستم جریان خون رو متوقف کنم ولی گلوله به
آئورت ایشون خورده بود و ریه ایشون رو پاره کرده بود. گلوله از جلو وارد شده بود به
سینه ایشون. متأسفانه نتوانستم کاری برای ایشون بکنم. متأسفانه هر چه فشار به سینه
ایشون آوردم وقتی که آئورت ایشون پاره شده بود، خون در مدت 30ثانیه، 40 ثانیه از
بدن خالی شد». حجازی این گمانه که ممکن است شلیک از سوی نیروی انتظامی نباشد را رد
کرد و گفت: مردم نه سلاح سرد حمل میکردند و نه سلاح گرم. تنها سلاحشون صداشون بود
که اون هم چند روز قبل از این اتفاق، مردم در سکوت راهپیمایی میکردند و هیچکس
جلوی ایشون نبود. مردم کنار ایشون راهپیمایی میکردند. موقعی که صدای گلوله شنیده
میشد و گلوله از جلو اومد. کوچه خالی بود موقعی که گلوله اومد.
نکات عجیب در
صحبتهای آرش حجازی
1- آرش حجازی در توضیح خود از حوادث قبل از
صحنه به اصطلاح تیر خوردن ندا، چندبار ندا آقاسلطان را دیده است: «ندا هم در میان
اون مردم بود. و میدیدیمش و مرتب در تمام این مدت ما ایشون رو میدیدیم».
آرش
حجازی سابقه آشنایی با ندا آقاسلطان نداشته و مدعی شده در صحنه قتل وی را دیده
است، با این حال وی چگونه توانسته در میان جمعیت حاضر در خیابان خسروی و کارگر ندا
را از دیگران تشخیص دهد؟! به عبارت دیگر آرش حجازی در خیابانهای خسروی و کارگر آیا
به دنبال شخص خاصی میان جمعیت بوده که پس از مشاهده به اصطلاح تیر خوردن ندا در
خیابان، وی را به یاد میآورد؟ قطعا هر فردی که قصد خاصی نداشته باشد، وقتی اجتماعی
را میبیند، روی فرد خاصی تمرکز نمیکند. ولی چگونه حجازی ندا را قبل از آنکه حادثه
رخ دهد در خیابانهای اطراف به یاد میآورد؟ مگر آنکه پروژهای از قبل طراحی شده
باشد که اجزای آن به خوبی همدیگر را بشناسند و در حال هماهنگی برای انجام آن
باشند.
2- حجازی مدعی میشود، تیر به «آئورت» ندا آقاسلطان
برخورد کرد. در حالی که اگر تیر به «آئورت» وی اصابت میکرد، حادثه دیده اصطلاحا
دچار «confause» (گیجشدگی) میشد. ولی در تصویر مشاهده میشود که ندا آقاسلطان
عملا یکی از دستهایش را تکان میدهد و بهنظر میرسد در چند نوبت به دوربینی که با
کیفیت بالا تصویر میگرفت، نگاه میکند.
از سوی دیگر اگر آنگونه که حجازی مدعی
شده تیر به آئورت ندا اصابت و خون فوران کرده، چرا روی لباسهای وی آثار خون دیده
نمیشود و فقط این جلوی پای نداست که حجم فراوانی خون دیده میشود! از سوی دیگر اگر
گلوله به آئورت ندا برخورد کرده، قطعا خون فوران میکند، ولی چرا میزان خونی که
دستهای حجازی و مربی موسیقی به آن آغشته است هیچگونه تناسبی با آن حجم خون فوران
شده ندارد؟
3- این ادعا با یافتههای پزشکی مطابقت ندارد که
«آئورت» پاره شود و 15 ثانیه بعد مصدوم آنچنان هوشیار باشد و به صدای اطرافیان عمل
کند. همچنین این موضوع غیرقابل پذیرش است که همزمان با این رفتار بیماری که گلوله
به آئورت وی اصابت کرده، خون از بینی مصدوم خارج شود.
خروج این میزان خون از
بینی، مستلزم آن است که خون وارد ریه و مجاری تنفسی شود و آن را اشباع کند و از راه
دهان و بینی خارج شود. در چنین وضعی مصدوم نمیتواند بلافاصله قبل از خروج این حجم
خون، هوشیار باشد!
اما اصل ماجرا!
شبکه خبری بیبیسی که
عهدهدار پروژه رسانهای (قتل رسانهای) ماجرای قتل ندا آقاسلطان بوده در اینباره
چندین بار اقدام به پخش صحنههایی از حضور ندا آقاسلطان در تجمعات میکند! جالبتر
آنکه در یکی از این تصاویر، ندا آقاسلطان در وسط کادر و اصطلاحا در نقطه «طلایی»
دوربین قرار میگیرد.
در همین تصویر ندا به عقب برگشته، دوربین را نگاه میکند!
و سپس به همراه مربی موسیقی خود به سمت راست حرکت میکند! جالب آنکه دوربین نیز در
حالی که جمعیت حاضر در کادر، فراوانند، اقدام به تعقیب ندا آقاسلطان میکند! چرا؟
در میان این همه سوژه چرا دوربین بر ندا آقاسلطان و مربی وی زوم کرده و آنها را
تعقیب میکند؟! بدون شک به علت ازدحام جمعیت، مکان برای انجام سناریو مناسب نبوده
است.
اما در تصویر معروف، فضایی که صحنه قتل ندا در آن اتفاق افتاده، هیچگونه
درگیری یا ازدحام جمعیتی را نشان نمیدهد. به عبارت دیگر اتفاق خاص و عجیبی در آن
اطراف رخ نداده است. بنابراین این موضوع نشاندهنده آن است که آشوبها به مکان
فیلمبرداری شده سرایت نکرده است! اما آنها مدعی هستند که ندا آقا سلطان در این مکان
مورد اصابت گلوله قرار میگیرد! جالب آنکه پس از آنکه آرش حجازی و مربی موسیقی ندا،
وی را روی زمین میخوابانند، اطراف تصویر حرکت عادی مردم را حکایت میکند! آیا اگر
در آن اطراف صدای شلیک گلوله میآمد، حرکت مردم اینگونه عادی بود؟! با نگاهی به
فیلم سوال دیگری که پیش میآید ایناست که چرا ندا پس از اصابت گلوله فرضی، نقش بر
زمین نشده و توسط حجازی و استاد خود روی زمین خوابانده میشود.
در حالی که اگر
در آن صحنه گلولهای به آئورت او خورده بود قطعا باید خودش نقش بر زمین میشد.
و
نقش ندا در فیلم منتشر شده از فیلمی که ادعا میشود صحنه به قتل رسیدن ندا را نشان
میدهد، در هنگامی که ندا آقاسلطان روی زمین مینشیند، دست چپ وی خالی است؛ موقعی
که آرش حجازی و مربی موسیقی، ندا را روی زمین میخوابانند نیز دست چپ وی خالی است و
حتی هنگامی که دوربین که کیفیت بسیار بالایی دارد، قصد پایان فیلمبرداری از پایین
تنه ندا و اقدام به فیلم گرفتن از صورت وی را دارد، در دست چپ ندا هیچگونه شیئی
دیده نمیشود. اما بلافاصله پس از آنکه دوربین از پشت سر مربی موسیقی عبور کرده و
اقدام به فیلمبرداری از صورت ندا میکند، در کمال حیرت در دست چپ ندا شیئی که شباهت
زیادی به کیسه خون دارد یا دستگاهی شبیه به آن، دیده میشود!! اما ماجرا به همین جا
ختم نمیشود.
ندا آقاسلطان که از وی به عنوان نماد به اصطلاح جنبش سبز یاد
میشود، همزمان دست چپ خود را نزدیک صورتش آورده و چند بار با انگشت شست خود شیئی
در دست خود را فشار میدهد.
در همین هنگام خون روی دهان و بینی ندا سرازیر
میشود و در ادامه صحنه پایین رفتن دست چپ ندا به وضوح مشاهده میشود!!
در کلیپی
که سایت mobarezclip.com از این تصاویر منتشر کرده، حرکت دست ندا به وضوح به نمایش
گذاشته شده و توضیحات قابل تاملی روی این تصاویر داده شده است که از طراحی یک
سناریوی کثیف در این باره خبر میدهد.
نکته جالب و در عین حال قابل تامل دیگر
اینکه در صحنهای از فیلم، مشاهده میشود فردی اقدام به عکس گرفتن از ندا میکند.
همان عکسی که این روزها معروفترین عکس وی است. اما بررسی صورت ندا در هنگام گرفتن
این عکس و خود عکس منتشر شده، نشان میدهد طراحان سناریوی قتل ندا، اقدام به
دستکاری این عکس کرده و بخشهایی از خون ریخته شده بر صورت وی را پاک
کردهاند.
قطعا وقتی دختری جوان، زیبا و دانشجو برای این سناریو انتخاب میشود،
میبایست هنگام قتل ساختگی وی، جلوههای بصری صورتش نمایان باشد! این مستند نشان
میدهد ندا آقاسلطان در فیلم قتل، به ایفای نقش پرداخته، اما براستی وی چگونه کشته
شد؟آنگونه که پزشکی قانونی گزارش داده، ندا آقاسلطان با شلیک اسلحه و از پشت و از
فاصلهای بسیار نزدیک مورد اصابت قرار گرفته است.
پزشکی قانونی همچنین گزارش داد
که ندا آقاسلطان با اسلحهای با کالیبر و مدل کوچک به قتل رسیده است. این گزارش
پزشکی قانونی نشان میدهد، ندا آقاسلطان در صحنهای که فیلم آن هفتهها علیه جمهوری
اسلامی ایران پخش میشد، کشته نشده است. اما ندا همان روز کشته شد، پس ماجرا چیست؟
کارشناسان قطعیترین فرضیه برای قتل ندا را اینگونه میدانند که وی در حین انتقال
به بیمارستان کشته شده است. به احتمال قریب به یقین، ندا آقاسلطان در مسیر
بیمارستان توسط همان سناریستهای ماجرا به قتل رسیده است.
دیگر ابهامات چرا آرش
حجاری 24 ساعت پس از فیلمبرداری از صحنه مشکوک قتل ندا آقاسلطان، ایران را ترک
میکند؟ این در حالی است که وی 48 ساعت قبل از ماجرا به ایران آمده بود. حجازی که
در انگلیس تحصیل میکند، 2 روز پس از حضور در ایران، وارد اتفاقی بسیار مشکوک علیه
جمهوری اسلامی ایران میشود؛ یک روز بعد نیز وی از ایران خارج میشود و برای اولین
بار به عنوان شاهد ماجرا درگفتوگو با بیبیسی فارسی ـ اصلیترین رسانه حامی موسوی
و مخالفان جمهوری اسلامی ـ اقدام به تشریح ماجرا میکند!اما نکته بسیار مشکوک دیگر
را از زبان داریوش سجادی از عناصر نزدیک به اپوزیسیون خارج از کشور در گفتوگو با
سایت ضدانقلاب «گویانیوز» بشنوید.
سجادی در بخشی از این گفتوگو، قتل آقاسلطان
را سناریویی از پیش تعیین شده میداند و میگوید: «یک نکته دیگر هم هست که از آرش
حجازی شاهد قتل ندا آقاسلطان میپرسم. یا ایشان یا هر کس دیگری که میخواهد جواب
بدهد. ایشان 48 ساعت بعد از حادثه با ویزای آماده در جیب(!) سر از بیبیسی
درآوردند و گفتند ما قاتل ندا را گرفتیم. کارتش را درآوردیم، او بسیجی بود و ...
بنده سوالم این است آقای آرش و همه کسانی که خبر را شنیدید، شما میگویید جنبش سبز
یک جنبش نایس ملاطفتطلب است بعد هم توانستید یک بسیجی آدمکش را که یک نفر را در
مقابل چشم همه کشته خلعسلاح کنید و کارت شناساییاش را هم درآوردهاید، ایشان هم
تمام مدت مثل ماست ایستاده و شما را نگاه کرده؟! از کی تا حالا جنبش سبز اینقدر
دلاور شده که یک قاتل مسلح را خلعسلاح کند، بعد هم ولش کند؟! آیا روی پیشانی بنده
و امثال بنده نوشته شده: ابله!»
قتل رسانهای پروژه قتل آقاسلطان نمونه ای
مثالزدنیاست که سرویس های اطلاعاتی با همراهی رسانههای هماهنگ با خود، یک
پروژهقتل را کلید میزنند در حالی که برای فیلمبرداری، رسانه ایکردن و انتساب آن
به دیگران از قبل برنامه ریزی کرده اند؛ در واقع ما در ماجراهایی شبیه مرگ ندا
آقاسلطان شاهد یک «قتل رسانهای» هستیم.
http://parcham.ir/vdcj.yeifuqeoisfzu.html
نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 88/10/16 و ساعت 7:25 صبح | نظرات دیگران()